بُر بزن !

 

این دست ، دست ِ آخر است ، بس بی محابا  بُر بزن

 

یا می بری  یا می برم ، مردانه اما ، بُر بزن

 

این دست ، دست ِ برد نیست ، بوی شکستن می دهد

 

تا فصل ِ پیروزی  رفیق ! این برگها را بُر بزن

 

از بُرد تا مرز ِ شکست ، یک برگ تنها فاصله ست

 

رو کن نترس از باختن ، بس آشکارا  بُر بزن

 

این برگهای بی نفس ، این حکمهای سرنگون

 

این دستهای سوخته ( جای تماشا ، بُر بزن )

 

ما با هم از هم کم شدیم ، کم کم  به هم  ، با هم  شدیم

 

دستی که من هم نیستم ، بی هم _ تو _ بی ما  بُر بزن

 

فکر ِ کدامین معجزه  در برگهای این شبی ؟!

 

ما ناگزیریم از سقوط  ، یا پخش کن ، یا بُر بزن .

 

مهر 84 

نظرات 12 + ارسال نظر
[ بدون نام ] چهارشنبه 16 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 02:55 ق.ظ

یک جفت پا و یک جاده و یک مقصد
یک مقصد
شاید دور

فرید چهارشنبه 16 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 04:02 ق.ظ http://pashew.mihanblog.com

سلام دوست عزیز...
عالی و زیبا نوشتی....
وبلاگ R@YH@N آپ شد اما این بار در بلاگ جدید خوشحال میشم بیاید و سر بزنید موفق باشی

این آدرس وبلاگ جدیدمه

http://not-justice.mihanblog.com/


جوون جاهل (جی.جی.)ـ دوشنبه 21 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 04:40 ب.ظ

سلام
چیزی بیش از این نگویم که زیبایی کارتان با سخن من آشفته شود. فقط،
فوق العاده استوار و زیبا می نویسید. ابهت کلام و مفهوم در پس واژه ها موج می زند.
افکار وسیع است و گسترده.
چه «دید » ای باید پشت این سخنان نهفته باشد که گوشه ای از آن چنین شود.
بسیار قوی.

همیشه کارهایتان را دنبال می کنم. این بار گفتم سلامی عرض نکرده نروم.
مثل همیشه موفق باشید.
یا علی

جوون جاهل (جی.جی.)ـ دوشنبه 21 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 05:11 ب.ظ

آن دست را تو پیش از این
از من کشیدی نازنین
این دست را من می دهم
تو حکم کن سر می نهم

pinKy جمعه 25 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 11:03 ق.ظ http://pinky1979.persianblog.com

سلام
خیلی قشنگ بود
نمیدونستم اینجا رو هم اپ میکنی
موفق باشی

عبور سه‌شنبه 29 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 01:42 ق.ظ http://www.oobor.mihanblog.com

آس ها که رو شوند باز هم دستم خالیست ....... باز هم سرابها می روند و این اسیر خشکسالیست ......

سحر جمعه 2 دی‌ماه سال 1384 ساعت 07:21 ق.ظ http://www.gharibe-ashena.blogfa.com

خوب دیگه این روزا همه شعر میگن میدوونی واسه چی مردم شعر میگن به خاطر این که حرفاشونو بهتر بفهمند

گمنام شنبه 3 دی‌ماه سال 1384 ساعت 02:46 ب.ظ

be nazare khodet vaghan in taraneie ke gofti dar hade hamon telefon mikonam javab nemidi nist be nazare man on tarane behtare aval khodet dar hade ye tarane sara befahm badan ezhare nazar kon jiiiiiiiiigar

جوون جاهل پنج‌شنبه 15 دی‌ماه سال 1384 ساعت 12:43 ق.ظ http://JavooneJahel.persianblog.com

بی زحمت اگه بر زدنتون تموم شد یه دست دیگه هم بدید. اینجا قرار نیس چیزی نوشته شه؟
---
گویا مسنجرتان سالهاست به رحمت ایزدی رفته است.
--------
گل سرختان هم مبارک است. خواندیمش.

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 15 دی‌ماه سال 1384 ساعت 11:02 ق.ظ

.

گیتا سلطانی سه‌شنبه 4 بهمن‌ماه سال 1384 ساعت 01:53 ب.ظ http://gitasoltani.blogfa.com

سلام ... آقای کریمی ... شعر بسیار زیبایی بود ... ... خوشحال می شوم به آدرس بالا هم سر بزنید ...از آنجا که احتمالا تا بعد از عید متاسفانه فرصت شرکت در جلسات انجمن را ندارم منتظر نظرات سازنده شما هستم ... موفق باشید.

المیرا شنبه 22 بهمن‌ماه سال 1384 ساعت 10:03 ب.ظ http://withoutme.persianblog.com

بازم سلام: کار خوبی بود... جای تماشا بر بزن خوب بود...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد